مدافعین حرم

مدافعین حرم

خاطرات و یاد داشتهای یک مدافع حرم
مدافعین حرم

مدافعین حرم

خاطرات و یاد داشتهای یک مدافع حرم

خاطره ای از آخرین یاد داشت شهید مهدی صابری فرمانده خط شکن نیروی ویژه تیپ فاطمیون

ع-ت

شهید مهدی صابری فرمانده گروهان ویژه خط شکن تیپ فاطمیون

سید تعریف می کرد و می گفت داشتیم به منطقه عملیاتی اعزام می شدیم در راه یک نوار نوحه سینه زنی گذاشته بودم این نوار را با مهدی زیاد گوش کرده بودم و کاملا برامون تکراری بود. برای همه معمول اینه که وقتی یک نواری تکراری می شه دیگه اون حس و حال و اشتیاق اولیه برای گریه کردن به وجود نمی یاد خصوصا اینکه اون نوار مداحی "نوحه" باشه نه "روضه".

شهید مهدی صابری فرمانده گروهان ویژه خط شکن تیپ فاطمیون

 اما اونروز با روزهای دیگه فرق می کرد یک نواری که قبلا بیش از ده ها بار انرو گوش کرده بودیم در ماشین گذاشته بودم و به راهمون ادامه می دادیم همینکه داشتم رانندگی می کردم متوجه شدم مهدی به پهنای صورتش داره اشک می ریزه و گریه می کنه تو حال و هوای خودش بود بعد دیدم یک ورقه کاغذ برداشت و شروع کرد به نوشتن. در حال نوشتن بود که به مقصد رسیدیم و وقتی ماشین ترمز کرد مهدی هم سرش را از اون برگه بلند کرد و اون رو روی داشبورت ماشین گذاشت و رفتیم برای عملیات... بعد از عملیات ایندفعه تنها بسوی ماشین برگشتم چون مهدی آسمانی شده بود در حال روشن کردن ماشین بودم که یک دفعه دیدم برگه ای کف ماشین افتاده اون رو برداشتم و نگاهش کردم بله همون برگه ای بود که مهدی در حال نوشتن مطالبی روی اون بود آخرین نوشته آقا مهدی! قطعه شعری در وصف حضرت علی اکبر علیه السلام! مهدی عاشق حضرت علی اکبر(علیه السلام) بود وقتی ازش پرسیدم اسم گروهان ویژه خط شکنت رو چی بذاریم فوری گفت بگذارید گروهان حضرت علی اکبر(علیه السلام) حتی اسم هیات عزاداری محله اشون هم به اسم علی اکبر(علیه السلام) هست وقتی می خواست آقا رو صدا بزنه می گفت علی اکبر لیلا! ابتدای شعرش هم همین رو گفته.

«بسم‌ الله الرحمن الرحیم»

یا علی اکبر لیلا؛

عشقت میان سینه من پا گرفته * شکر خدا که چشم تو ما را گرفته

دریاب دلها را تو با گوشه نگاهی * حالا که کار عاشقی بالا گرفته

عمریست آقاجان دلم از دست رفته * پایین پای مرقدت ماوا گرفته

گیسو کمند خوش قد و بالای ارباب * شش گوشه هم با نور تو ماوا ...

شعری که با رسیدن ماشین به مقصد نتونست کلمه آخرش رو کامل کنه! حالا فهمیدم انروز گریه جانسوز مهدی برای کدام یک از اولیای خدا بود! کسی که مهدی به او علاقه زیادی داشت و همین علاقه هم باعث شد حضرت علی اکبرعلیه السلام او را به مهمانی خود قبول کنه. مهدی جان سلام ما رو به آقا برسون...

شهید مهدی صابری خواب سرویس های اطلاعاتی غربی را برهم زد

ع-ت

شهید مهندس مهدی صابری اهل افغانستان نهم اسفند 1393 در درگیری با مزدوران رژیم صهیونیستی (جبهه النصره) و در منطقه تل قرین در نزدیکی(پانزده کیلومتری) بلندی های جولان به مولا و مقتدای خود علی اکبر حسین علیه السلام پیوست و به شهادت رسید. این شهید عزیز فرماندهی گروهان خط شکن تیپ فاطمیون رو بر عده داشت و در عملیات تصرف تل قرین که به جنگهای تن به تن کشیده شد و با پایمردی و دلاوری این شهید عزیز و نیروهای مخصوص و خط شکن فاطمیون به پیروزی سپاه اسلام منجر شد ، شربت شهادت نوشید. اگر تل قرین به تصرف سپاه اسلام در نمی امد احتمال سقوط دمشق وجود داشت چرا که سرویسهای اطلاعاتی کشورهای امریکا ، رژیم صهیونیستی ، انگلیس ، ترکیه ، اردن ، عربستان سعودی ، قطر و فرانسه در طرح اتاق عملیاتی مشترک خود تصرف و اشغال شهر دمشق را از طریق ورود از سمت غوطه غربیه(جنوب غربی دمشق)در دستور کار خود داشتند که با عملیات موفق تیپ فاطمیون و در راس آن مجاهدت نیروهای خط شکن به فرماندهی مهدی صابری ، این طرح خنثی گردید و کشتی این سرویس های اطلاعاتی به گل نشست.تازه ترین تحولات سوریه؛

اما مهترین کاری که شهید مهدی صابری و نیروهای گمنام تیپ فاطمیون انجام دادند برهم زدن امنیت رژیم اشغالگر قدس از طریق از بین بردن کمربند حائل امنیتی این رژیم بود که اسرائیلی ها برای خود ایجاد کرده بودند. اسرائیل برای اینکه جبهه جولان بازگشائی نشود و از طریق این جبهه از طرف محور مقاومت ضربه نخورد با بکار گرفتن مزدوران جبهه النصره و ارتش ازاد و تصرف منطقه قنیطره یک ناحیه حائل بین سوریه و بلندی های جولان درست کرده بود که با تصرف تل قرین عملا این منطقه حائل هم  از بین رفت.

خاطره ای از شجاعت شهید مهدی صابری + عکس

ع-ت

به قطع و یقین شهید مهدی صابری فرمانده گروهان خط شکن علی اکبر علیه السلام یکی از شجاعترین و دلیرترین فرماندهان میدانی تیپ فاطمیون بود. در یکی از عملیات ها در شهر حلب در حالی که دشمن تکفیری با موشک های بسیار پیشرفته کورنت و تاو نسل 2 (اهدایی اسرائیلی ها و آمریکایی ها به جبهه النصره و ارتش آزاد) ادوات زرهی رو به آتش می کشید و به همین علت هم هیچ تانک و نفر بری جرات مانور قدرت در آن عملیات رو نداشت به آقا مهدی اطلاع می دهند که عده ای از رزمندگان فاطمیون زخمی شده اند و به دلیل آتش سنگین دشمن و از جمله استفاده از موشک های هدایت شونده تاو ، امکان جابجایی مجروحین وجود نداره! این فرمانده شجاع بدون تردید و مصلحت اندیشی های دنیوی سراغ یک نفربر می ره و با علم به اینکه ممکنه مورد اصابت موشک قرار بگیره و زنده زنده در آتش بسوزه ابراهیم وار ، وارد آتش میدان دشمن می شه و تک و تنها به سراغ مجروحین می ره و همه اونها رو یکی یکی سوار نفر بر می کنه و به بسلامت بیرون میاد...

عکس زیر شهید مهدی صابری رو در کنار حاج قاسم سلیمانی نشون می ده ، آقا مهدی در حالی که موهاش ژولیده است و خستگی عملیات روی چهرش نشسته در این عکس دیده می شه...